Translate

۱۳۹۱ تیر ۹, جمعه

در لندن چه میگذرد

چنان هوای تودارد که از سر کویت
 به راه دگرکی توان برد یارم؟    من وخیال وجودت که هر دو در رویاست
دل و حدیث وصالت که  بسته دنیاست

چندیست با دوستانی آشنا شدم که سعی دارم باور دارشان باشم . کسانی که نفیر باورشان به آیین ایران را رسم دارند واز سخن گفتنم به پارسی ایراد میگیرند مباد آنکه ازواژه تازی در سخنم استفاده کنم.
در پی یک فراخوان به گرد هم آمدیم تا در پی گردهم آیی بزرگ باشیم ، باشد که به دعوت پادشاه ایران پاسخ فراخور دهیم وبه هموندی ایرانیان لندن ودر نهایت بریتانیا به سوی پشتیبانی از آخرین فرمایش ایشان گام برداریم .
دوستان بسیار سخت است که به زبانی که نمیگویم بنویسم پس به واژه گان خود پناه میبرم.